خطاهای اقتصادی (۵)


 

33. اثر ارابه موسیقی

خطای دیگر ارابه موسیقی یا همرنگ شدن است. بدین معنا که ما دوست داریم از رفتارهای جمعی تقلید کنیم و کارهایی را انجام دهیم که فکر میکنیم افراد بیشتری با آن موافق هستند. فروشگاه های اینترنتی از لایک و کامنت های مشتریان برای همین کار استفاده می‌کنند و معمولا بخشی را هم به عنوان محبوب ترین کالاها قرار میدهند که به خاطر این خطا مایل به خرید بیشتر از آن بخش بشویم! حتی شاید واقعا یک چیز پرفروش نباشد، ولی سایت با سیاست آن را در بخش محبوب ها قرار می‌دهد و عملا آن را به محصولی پرفروش تبدیل می‌کند!!

راهکار این است که بیشتر از لایک ها، به کامنت ها و نظرات مشتریان مراجعه کنیم. اگر میتوانیم در سایت های مختلف، خصوصا سایت هایی که کاربران متنوع تر و بیشتری دارد، دنبال محصول بگردیم و فقط کامنت های یک سایت را نخوانیم. خرید را براساس ویژگی های واقعی محصول انجام دهیم چون ممکن است بعضی از کامنت ها غیرواقعی باشد و توسط خود تولیدکننده نوشته شده باشد.

34. انتخاب گزینشی

خطای دیگر به انتخاب گزینشی معروف است. به این معنی که بخشی از اطلاعات و شواهد ارائه می‌شود و بخشی نادیده گرفته میشود. مثلا تا چن سال پیش همه تولیدکننده های روغن های سرخ کردنی روی این مانور میدادند که روفن هایشان از چه گیاهی گرفته شده یا چقدر ویتامین و قابلیت سرخ کردن دارد. ولی هیچ کدام درباره استفاده از روغن پالم در فرآیند تهیه این روغن ها حرفی نمیزدند. در حالی که اگر مردم با این موضوع آشنا بودند هرگز از آنان خرید نمیکردند.

در این زمینه معمولا چاره ای نیست به جز اینکه به حرف متخصص های هر رشته گوش کنید و به تبلیغات توجه نکنید. حرف متخصص های مختلف را بشنوید و براساس اعتمادی که به آنان دارید، خودتان تصمیم گیری کنید که کدام انتخاب بیشتر به صلاحت شماست

35. سوگیری سرایت.

خطای دیگر به سوگیری سرایت معروف است. به این معنی که ما فکر میکنیم اشیاء و متعلقات مربوط به یک شخص یا یک چیز خوب، بسیاری خوب هستند و دوست داریم آن ها را به دست بیاوریم. یا برعکس، متعلقات یک آدم بد چیزهای بدی هستند و از آنان دوری میکنیم.

مثلا بسیاری از تماس با آدم های فقیر دوری می‌کنند، چون فکر می‌کنند همه فقرا بیماری دارند. یا چیزهایی مثل آدامس جویده شده یک بازیکن فوتبال و دستمال استفاده شده یک شخصیت سیاسی یکهو قیمت بالایی پیدا می‌کند و در مزایده ها به فروش میرسد.

36. اثر دانینگ کراگر

خطای دیگر اثر دانینگ کراگر است. این خطا به این اشاره دارد که معمولا افرادی که سواد کمی در یک زمینه ای دارند، خطرناک تر از افرادی هستند که سواد متوسط یا زیادی در ان زمینه دارند و ادعا و توهم بیشتری برای دانایی موضوع دارند. شاید بیش از هر کس باید نگران این باشیم که خودمان دچار این گرفتاری شویم و یاد گرفتن بعضی از مبانی اقتصادی، ما را دچار این سوء تفاهم کند که میتوانیم هر پدیده ای را تحلیل کنیم. در حالی که بهتر است برای تحلیل این مباحث به نظر متخصصان این بحث مراجعه کنیم.

37. اثر قالب بندی

خطای بعدی اثر قالب بندی یا تزئین کردن است. بدین معنا که مهم نیست چه می‌گویید، مهم تر از آن این است که حرفتان را چطور بیان میکنید. مثل «بشین و بفرما و بتمرگ» که همه یک معنی را می‌دهد ولی یکی مودبانه و یکی بی ادبانه است. از این روش هم در تبلیغات استفاده میشود، هم سیاستمداران بسیاری از آن استفاده می‌کنند و هم خبرنگارها و رسانه ها.

38. سوگیری جمع آوری اطلاعات

مورد بعدی سوگیری جمع آوری اطلاعات است. در این سوگیری شما علاقه دارید که اطلاعات بیشتری جمع آوری کنید، در حالی که این کار ممکن است باعث گیج شدن شما شود و آخر سر هم نتوانید انتخاب کنید.

مثلا ممکن است وقتی میخواهید گوشی یا لپ تاپ بخرید دچار این سوگیری بشوید. در سایت ها و منابع مختلف اطلاعات بسیاری زیادی راجع به دستگاه وجود دارد که ممکن است اصلا متوجه نشوید چه چیزی را نشان می‌دهد و چه اهمیتی دارد. واقعیت این است که معمولا ان اطلاعات و اصطلاحاتی که متوجه نمی‌شوید، در استفاده از محصول خللی ایجاد نمی‌کند. یعنی اگر یک برنامه نویس یا متخصص کامپیوتر و نرم افزار نیستید، فقط چن مولفه ای که برای خودتان مهم است، مثلا سایز و وزن و مقدار حافظه ها و نوع پردازشگر را چک کنید و خرید را انجام دهید. خود را درگیر اطلاعات اضافه ای که بیشتر گیجتان می‌کند نکنید.

39. اثر حقیقت واقعی

خطای دیگر، اثر حقیقت واهی است. به این معنی که وقتی یک دروغی زیاد تکرار می‌شود، ما باورش میکنیم. این هم باز از سوی مسئولین و خبرگزاری های مختلف و همچنین در تبلیغات زیاد اتفاق میافتد. مثلا بسیاری از رسانه های خارجی شرایط کشور را طوری ترسیم می‌کنند که افرادی که بیرون ایران هستند فکر می‌کنند هر لحظه یک فاجعه اینجا رخ می‌دهد! یا مردم ما را تروریست معرفی می‌کنند. این اتفاق در اثر تکرار یک حرف می‌افتد، هر چقدر هم که غلط باشد.

مثلا به همین دلیل است که تبلیغات بعضی محصولات مدام در تلویزیون یا جاهای مختلف تکرار می‌شوند. چون این کار خود به خود باعث می‌شود مخاطب برای خریدن محصول قانع شود.

40. اثر خفته

این به خطای اثر خفته هم مربوط است. به این معنی که وقتی شما در معرض چیزی قرار میگیرید، اگر آگاهانه بدان توجه نکنید و حلاجی نکنید ممکن است به عنوان یک چیز درست در ذهن شما بماند و بعدا خودش را نشان دهد. انواع تبلیغات، فیلم ها، موسیقی ها و مدیاهای مختلف، خصوصا انهایی که عواطف را درگیر می‌کنند، اثرات این چنینیزیادی دارند.